گاهی اتفاقاتی در زندگی می افته که وقتی به اون ها دقت می کنیم متوجه می شیم شاید پیام ها و رمز هایی در اون اتفاق ها باشه. درست مثل چند سال پیش که اسمم در قرعه برای حج دانشجویی در اومد ولی نرفتن من تبدیل شد به بزرگترین حسرت زندگیم.
اما اتفاقی که این چند روز ذهن منو به خودش مشغول کرده اینه که
ادامه مطلب تلفنی که دو بار به کربلا رفت و صاحبش نه
ها ,اون ,روز ,اتفاقی ,ذهن ,منو ,اما اتفاقی ,زندگیم اما ,حسرت زندگیم ,اتفاقی که ,که این
درباره این سایت